نیاز کودکان

غریزه کودک

کودکان بر اساس غریزه خود به سوی اشیا و افراد دست دراز میکنند. مادران عزیز و مراقب و دلسوز مشتاقانه به نیاز کودکان خود عکس العمل نشان داده و به لبخند آنها با لبخند پاسخ می دهند و در هنگامی که کودک گرسنه است به او غذا می دهند.

وقتی احساس بینوایی می کند به فریادشان می رسند. و این گونه تعامل های کودک و اطرافیان خود برقرار می گردد. کودک احساس می کند کسی هست که از او به خوبی مراقبت نماید. و باعث گرفتن ارتباط کودک می شود.

این احساسات پدید آمده در کودک پی ریزی اعتماد به دیگران است و به آینده کودک رنگ و طراوت می بخشد. حتی بر این اساس عشق و علاقه کسی که بنای آن در این دوره بنیان گذاری شده در دوره تحصیل و در ایام اشتغال و سرنوشت ساز است.

یک کودک باید بداند که دست کم بزرگسالان مثل پرستار خود و والدین در گنار اوست که به او اعتماد داشته و بر او تکیه کند.

چالشهای مسیر زندگی

در ادامه چالشهای مسیر زندگی خودنیاز کودکان مثل مدرسه رفتن و با تلاش خود در برابر مشکلات پیش روی به آنها عمل نمایند و در هنگام مواجه با موانع و ناامیدیها و تجربه های مختلف آنقدر انگیزه دارد که توان استعدادهای درونی خود را به کار گیرد و بر مشکلات فائق آید.

کودکان زمانی که رشد می کنند. یعنی دستان خود را رو به دنیا باز کرده تا دنیا را در آغوش خود بگیرند. و این در طول قرنها تکرار شده و تکرار خواهد شد. که می خواهند دنیای بیرون خود را تجربه نمایند.

در این میان نقش مادر وپرستار کودک است. که با عشق و دلسوزی خود نوجوانی توانا و استعداد یک فرد اجتماعی و دوست داشتنی را تحویل جامعه خود دهند. و فقط یک حقه واقعی وجود دارد جهت پدید آمدن روح و روان سالم یک کودک و آن هم رابطه عاشقانه با توجه به احترام متقابل بین والدین و فرزندان است.

اسپاک سنتی

همانطورکه چهره بچه ها با هم متفاوت هستند، پس به همانطور شکل نیاز کودکان و خلق و خوی و الگوی رشد آنها نیز با هم متفاوت هستند. پس بهتر است بجه ها ر ا همانطورکه هستند بپذیریم و از وجود آنها لذت ببریم.

یکی از نظر قدرت بدنی، هماهنگی اندام بسیار پیشرفته میتواند باشد. مثال، زودتر بنشینند زودتر بایستند، زودتر راه بروند. ولی این امکان را دارد که در حرف زدن و یا در گرفتن اشیاء و تند راه رفتن ضعیف باشند.

این کودکان ممکن است در دندان درآوردن شیری دیرتر دندان درآورند. و بالعکس آن هم وجود دارد. کودکانی که در مدرسه باهوش هستند.

بعضی از کودکان از لحظه تولد چهارشانه و درشت هیکل هستند در حالی که بعضی از بچه ها از بدو تولد ریز نقش و ظریف هستند و بعضی ها انگار واقعاً چاق متولد می شوند. و در صورت یک بیماری وزن از دست می دهند. پس از بهبود دوباره وزن از دست رفته را به دست می آورند. و مشکلی وجود ندارد که اشتهای آنها از بین برود.

فرزندان خود را به حاطر آنچه که هستند و همانگونه که به نظر می رسند دوست داشته باشید. و فکر آنچه که در توانایی خود ندارند نکنید.

نکته علمی موضوع

نکته علمی این موضوع بسیار مهم است چرا که وقتی کودک به خاطر آنچه که هست مورد تشویق و تحسین قرار میگیرند. حتی اگر کند و شل و بی حال باشند.

با اعتماد به نفس و با احساس خوشبختی در درون خود بزرگ می شوند. ولی کودکانی که هرگز به طور کامل از سوی والدین و پرستار خود مورد حمایت قرار نمی گیرند همیشه احساس می کنند که عیبی و نقصی در خود دارند و ناخودآگاه بدون اعتماد به نفس بزرگ خواهند شد.

آنها هرگز نمی توانند از مغز خود استفاده کامل را ببرند. اگر زندگی خود را با مشکل معلولیت جسمی یا ذهنی شروع کنند. این مشکلات در سنین بزرگسالی به مراتب چندین برابر می شوند.


نیازهای عاطفی

شخصیت کودکان در دو، سه سال اول زندگی شکل می گیرد. پس نقش رویکردهای والدین و پرستار بیشترین تأثیر را در این خصوص خواهد داشت.

اکثر بچه هایی که مورد تشویق و تحسین اطرافیان خود قرار می گیرند از بقیه بچه های هم سن و سال خود جلو می زنند. و بر عکس آن کودکانی که در پرورشگاه فقیری با کمترین امکانات بزرگ می شوند ساعات روزانه خود را بدون آنکه کسی به آنها توجه داشته باشند و نهایتاً اکثر اوقات وقت خود را در رختخواب سپری می کنند از نظر روحی و جسمی و عاطفی عقب می مانند و امکان اینکه هرگز بهبود نیابند هست. این موضوع را از تحقیقات مفصلی که در دهه ۵۰ در ایالات متحده انجام گرفتند دریافته ایم.

پاسخ به سئوالات آنها را با دقت و حوصله می دهند و به بچه های خود قصه تعریف می کنند و درباره همه چیزهایی که در جهان هستی هست با آنها صحبت می کنند و اینگونه است که عواطف بین خود و کودک را عمیقتر می کنند و بر هوشمندی و هوشیاری او می افزایند.

بنابراین شخصیت والدین و مراقب پرستار کودک از اهمیت خاصی برخوردار است. چرا که این کودکان طوری بزرگ می شوند و شخصیت آنها شکل می گیرد که در تمام طول عمرشان می تواند صمیمی و خونگرم، خوش بین یا بدبین، بی احساس و بی تفاوت نسبت به دیگران بی اعتماد یا با اعتماد باشند.

بعضی از افراد به گونه ای با کودکان رفتار می کنند که انگار اساساً به آنها شک دارند و همیشه مشغول سرزنش آنها می باشند. این بچه ها همیشه به خود شک دارند و پر از احساس گناه هستند، لذا شخصی که بیش از معمول به دیگران خصومت می ورزد می تواند هر لحظه بهانه ای پیدا کرده و کودک را مورد آزار قرار دهد. و ناخودآگاه هم طبیعتاً احساس خصومت در او پدیدار می گردد.
نیاز کودکان

استمرار مراقبت

یکی از نیاز های کودکان و نوزادان استمرار در شخص مراقبت کننده و عدم تغییر شخص مراقب است. می تواند والدین باشند یا پرستار، کودکان بر روی محبت از روی عشق این افراد حساب ویژه ای باز کرده اند. کودکان اگر در شش ماهگی ناگهان اطرافیان خود که با آنها عادت کرده اند نتواند ببیند. لبخند، اشتها و علاقه خود را به آدم ها و محیط اطراف را از دست میدهد و دچار افسردگی خواهد شد. البته شدت آن زمانی بیشتر می شود که آن فردی که محیط را رها کرده مادر باشد. در بچه های کوچکی که بنا به هر دلایلی سرپرست آنها دائم تغییر کند. این امکان وجود دارد که در آینده توانایی دوست داشتن و اعتماد عمیق را از دست بدهد. زیرا بارها ناامید شدن بسیار دردناک و سخت است.

به همین علت بسیار مهم است. که مادر و پرستار که بخش بزرگی از مراقبت و رسیدگی کودک بر عهده دارد در دو سال اول زندگی او تغییر نکند.
جهت ارتباط بیشتر با نیاز کودکان می توانید از کتاب های روانشناسی کودک استفاده کنید. و یا برای مشاوره تخصصی برای رفع نیاز کودکان با مجموعه ما در تماس باشید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *